جریر بن عبدالحمید ضبی اصفهانیجریر بن عبدالحمید بن جریر بن قُرط بن هلال بن انس ضبّی، محدّث مشهور قرن دوم میباشد. ۱ - معرفی اجمالیبر اساس آنچه خطیب بغدادی به نقل از دارَقُطنی در معرفی سلسله نسب او آورده، نسب جریر بن عبدالحمید به قبیله بنوضَبّه از شعب مُضَر میرسد. جریر، به گفته خودش در سال ۱۱۰ در آبه، یكی از قرای اصفهان، به دنیا آمد. [۲]
احمدبن عبداللّه ابونعیم، ذكر اخبار اصبهان، ج۱، ص۲۵۰.
دانشنامه ایران و اسلام، ذیل «آبی، ابوعبداللّه» كه او را منسوب به آبه یا آوه، از قرای نزدیك ساوه، دانسته است) و به همین سبب به آبی نیز مشهور است، با این حال، ابنسعد ولادت وی را در ۱۰۷ در کوفه و یحیی بن معین زادگاه او را ری دانسته كه ظاهراً به سبب خَلط آبه ری با آبه اصفهان است.جریر در كوفه به فراگیری دانش حدیث پرداخت ، در ری اقامت گزید [۹]
عجلی، احمد بن عبداللّه، معرفة الثقات، ج۱، ص۲۶۷.
و در آنجا به منصب قضا رسید [۱۰]
ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، هدیالساری: مقدمة فتحالباری، ج۱، ص۱۵۸.
وی همچنین به قزوین [۱۱]
خلیلی، خلیل بن عبداللّه، الارشاد فی معرفة علماء الحدیث، ج۲، جزء۵، ص۵۶۸.
و بغداد سفر كرد و به روایت حدیث پرداخت. به مکه نیز رفت و در آنجا از ایوب سختیانی و كسان دیگری حدیث شنید. ۲ - خانوادهعلاوه بر جریر، كه بعدها به محدّث و عالم ری مشهور شد [۱۵]
ذهبی، محمد بن احمد، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام،، ج۱، ص۳۹۴.
، چند تن دیگر از اعضای خانواده او نیز محدّث بودند، از جمله پدر بزرگ و پدرش ، پسرش عون ، و برادرش اَنـَس كه بعضاً این افراد از یكدیگر حدیث نقل میكردند.۳ - شیوخ و اساتیدجریر از شیوخ و استادان متعددی حدیث شنید، از جمله از پدرش عبدالحمید بن قُرط ضبّی، منصور بن معتمِر، عبدالملک بن عمیر، مُغیرة بن مِقسم ضَبّی، مالک بن انس و محمد بن اسحاق بن یسار. همچنین محدّثان بسیاری از وی حدیث نقل كردهاند از جمله یحیی بن معین، احمد بن حنبل، علی بن اسحاق مدینی، اسحاق بن راهُویه و محمد بن حُمَید رازی [۲۰]
ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النُّبلاء، ج۹، ص۱۰.
، هر چند به گفته [۲۱]
ابن معین، یحیی، تاریخ یحیی بن معین، ج۱، ص۲۲۵.
جریر تنها پنج سال طلب حدیث كرد.جریر قرائات مختلف را نزد حمزة بن حبیب (یكی از قراء سبعه) و سلیمان بن مهران اَعمَش (از مشاهیر علم قرائت) فراگرفت و یوسف بن موسی قطان و احمد بن جُبیر اَنطاكی از او نقل كردند. به گفته ابن ابیالوفا ، وی فقه را نزد ابوحنیفه آموخت. از ابوبکر طلحی، روایت میکند. [۲۴]
اصفهانی، حافظ ابونعیم، ذکر اخبار اصفهان، ج۱، ص۲۵۱.
[۲۵]
زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۱۱۱.
[۲۶]
شمسالدین ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۸۲.
[۲۸]
شمسالدین ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۲۵۰.
۴ - وفاتجریر در سال ۱۸۷ و به قولی در سال ۱۸۸ در ری وفات یافت. ۵ - جریر در منابع رجالی اهل سنت در منابع رجالی اهلسنت جریر را در روایت حدیث و كثرت علم ستودهاند. ابوالقاسم هبةاللّه بن حسن لالِكائی وثاقت وی را مورد اجماع دانسته است. [۳۶]
خلیلی، خلیل بن عبداللّه، الارشاد فی معرفة علماء الحدیث، ج۲، جزء۵، ص۵۶۸.
۶ - شخصیت فردیجریر از داناترین محدّثان عصر خود بود، بهویژه در مورد احادیثی كه اهل كوفه روایت میكردند. [۳۷]
عجلی، احمد بن عبداللّه، معرفة الثقات، ج۱، ص۲۶.
دیگران برای شنیدن حدیث از نقاط دیگر نزد وی میآمدند. [۳۹]
ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النُّبلاء، ۱۴۰۲، ج۹، ص۱۱ به نقل از ابنسعد.
چنانكه احمد بن حنبل آرزو داشت بتواند به ری سفر كند تا احادیث جریر را بشنود. جریر مصنفات حدیثی داشته [۴۱]
ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ۱۳۹۲، ج۱، ص۱۸۲.
و محمد بن عبداللّه بن عمار موصلی همه آنها را صحیح دانسته است. [۴۲]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۱۹۱.
همچنین بنابر آنچه در منابع آمده، وی فردی عابد بوده [۴۳]
ابنحبّان، محمد بن حبان، كتاب الثقات، ج۶، ص۱۴۵.
[۴۴]
ابنعدی، عبدالله، الكامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۱۰۵.
و زاهدانه میزیسته است. [۴۵]
ابن معین، یحیی، تاریخ یحیی بن معین، ج۱، ص۲۲۵.
[۴۶]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۱۹۰ـ ۱۹۱.
با این همه، از جریر به سبب برخی خطاهایش در نقل حدیث، انتقاداتی نیز شده است. از خود جریر نقل شده [۴۷]
ابن معین، یحیی، تاریخ یحیی بن معین، ج۱، ص۱۹۳.
كه حدیث عاصم بن سلیمان اَحوَل (متوفی ۱۴۲) را با حدیث اشعث بن سوار كوفی (متوفی ۱۴۶) خلط میكرد، تا اینكه بهز بن اسد بصری (متوفی ۱۹۷) وی را از این موضوع آگاه ساخت. [۴۹]
ذهبی، محمد بن احمد، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ۱۴۲۴، ج۴، ص۸۲۲-۸۲۳.
احمدبن حنبل ضمن نقل این مطلب، جریر را در حدیث ذكی ندانسته است. همچنین بیهقی [۵۱]
بیهقی، احمد بن حسین، السننالكبری، ج۶، ص۸۷.
گفته كه جریر در سالهای آخر عمرش دچار سوء حفظ شده بود، اگر چه به نظر ذهبی این مطلب درباره جریر بن عبدالحمید صحیح نیست و به نظر او، بیهقی جریر بن عبدالحمید را با جریر بن حازم (متوفی ۱۷۰) خلط كرده است. علاوه بر آن انتقادهای دیگری نیز به او کردهاند و برخی نیز به اینگونه انتقادها پاسخ دادهاند. [۵۶]
ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، ص۵۴۳-۵۴۴ .
[۵۷]
ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، ص۵۵۷.
درباره او نوشتهاند: «کان ثِقهٌ کثیرُ العِلم. یُرحل الیه، و کان حُجهٌ و کانت کتبه صحاحاً. ثقهٌ یحبَّحٌ به». ۷ - جریر در منابع شیعیاز جریر در منابع شیعی نیز روایاتی نقل شده است. و در مواردی نیز كاتبان نام او را به اشتباه حُرَیز نوشته و او را حُریز بن عبداللّه سجستانی اَزْدی (متوفی ۲۲۹) دانستهاند. [۶۲]
نجار، محمدعلی، تصحیح تراثنا الرجالی مع التعریف بالمجهولین من رواته، ج۱، ص۱۱۶ـ۱۲۵.
[۶۳]
نجار، محمدعلی، تصحیح تراثنا الرجالی معالتعریف بالمجهولین من رواته، ج۱، ص۵۶۹-۵۷۳.
۸ - مذهب جریرابن قتیبه جریر را شیعه دانسته است. شاید منشأ این نظر ابنقتیبه، تلقی رایج از مفهوم تشیع در آن دوره بوده باشد. [۶۵]
رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۱، ص۲۱ـ۲۲.
و دادن این نسبت به جریر، همانند اغلب محدثّان عراقی، ممكن است بهدلیل روایت وی از برخی احادیث در فضیلت اهلبیت (علیهمالسلام) باشد. [۶۶]
كوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الامام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، ج۱، ص۲۴۰.
[۶۷]
كوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الامام امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسلام، ج۲، ص۸۷.
[۶۸]
كوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الامام امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسلام، ج۲، ص۲۸۲.
[۶۹]
كوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الامام امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسلام، ج۲، ص۲۹۳.
[۷۰]
كوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الامام امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسلام، ج۲، ص۴۷۱.
یا اعتقاد جریر به برتری و افضلیت علی (علیهالسلام) بر عثمان باشد.اما با توجه به آنكه جریر از جابر بن یزید جعفی (متوفی ۱۲۸) به سبب اعتقاد به رجعت و از ابن جُریج (متوفی ۱۵۰) به این سبب كه متعه را جایز میدانست، حدیث نقل نكرده شیعه بودن او منتفی است. گفتنی است كه شیخ طوسی، نام او را در شمار اصحاب امام صادق (علیهالسلام) درج كرده و در اغلب منابع متأخر رجالی امامیه، فقط به نقل گفته شیخ طوسی درباره جریر اكتفا شده است. از عالمان رجالی معاصر امامی، مامقانی گفته شیخ طوسی را بر امامی بودن جریر حمل كرده و امین نیز پس از نقل شواهد گوناگون، در نهایت به امامی بودن جریر نظر داده است. اما تستری با توضیح اینكه شیخ طوسی نام غیر امامیان از شاگردان ائمه را نیز آورده، این نظر را رد كرده است. ۹ - فهرست منابع• ابن ابیالوفا، الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳. • ابن ابیحاتم، عبدالرحمان بن محمد، كتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت . • ابنبابویه، كتابالخصال، چاپ علیاكبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش. • ابنبابویه، معانیالاخبار، چاپ علیاكبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش. • ابنجزری، غایة النهایة فی طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره. • ابنحبّان، محمد بن حبان، كتاب الثقات، حیدرآباد دكن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت . • ابنحجر عسقلانی، تقریب التهذیب، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. • ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، هدیالساری مقدمة فتحالباری، چاپ عبدالعزیزبن عبداللّهبن باز و محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷. • ابنحنبل، كتاب العلل و معرفة الرجال، چاپ وصیاللّهبن محمد عباس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. • ابن سعد، الطبقات الكبرى،(بیروت). • ابنعدی، الكامل فی ضعفاءالرجال، چاپ سهیل زكار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸. • ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عكاشه، قاهره ۱۹۶۰. • احمدبن عبداللّه ابونعیم، كتاب ذكر اخبار اصبهان، چاپ سون ددرینگ، لیدن ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴، چاپ افست تهران . • موفقبن احمد اخطب خوارزم، المناقب، چاپ مالك محمودی، قم ۱۴۱۴. • امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه. • محمدبن اسماعیل بخاری، كتاب التاریخالكبیر، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶. • احمدبن حسین بیهقی، السننالكبری، بیروت: دارالفكر، . • تستری، قاموس الرجال. • مصطفیبن حسین تفرشی، نقدالرجال، قم ۱۴۱۸. • رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۱، قم ۱۳۷۵ ش. • خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد. • خلیلی، خلیل بن عبداللّه، كتاب الارشاد فی معرفة علماء الحدیث، چاپ محمد سعیدبن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹. • أبوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث. • ابوالقاسم گرجی، دانشنامه ایران و اسلام، زیرنظر احسان یارشاطر، تهران ۱۳۵۴ـ۱۳۷۰ ش، ذیل «آبی، ابوعبداللّه». • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳. • ذهبی، محمد بن احمد، محمد بن احمد، سیراعلام النُّبلاء، ج۹، چاپ شعیب أرنؤوط و كامل خرّاط، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲. • ذهبی، محمد بن احمد، الكاشف فی معرفة من له روایة فی الكتب السِّتّه، چاپ عزت علی عید عطیه و موسی محمدعلی موشی، قاهره ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲. • ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت . • رافعی قزوینی، عبدالكریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. • سمعانى، عبدالكريم بن محمد، الانساب (اختصارات). • محمدبن حسن طوسی، رجالالطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵. • عجلی، احمد بن عبداللّه، معرفة الثقات، چاپ عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی، مدینه ۱۴۰۵/۱۹۸۵. • كوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الامام امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسلام، چاپ محمدباقر محمودی، قم ۱۴۱۲. • عبداللّه مامقانی، تنقیحالمقال فی علم الرجال، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ ۱۳۵۲. • مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الكمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. • محمدعلی نجار، تصحیح تراثنا الرجالی معالتعریف بالمجهولین من رواته، ج۱، قم، ۱۴۱۰. • ابن معین، یحیی، تاریخ یحیی بن معین، روایة عباسبن محمدحاتم دوری، چاپ عبداللّه احمدحسن، بیروت . ۱۰ - پانویس۱۱ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله شماره۴۶۳۰. مهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۲، ص۲۷۷. |